آیا خداوند عادل است؟

نوشته شده توسط آی دریمز در 17 سپتامبر 2013

god

زنى به حضور حضرت داوود (ع) آمد و گفت: اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟ داوود (ع) فرمود: خداوند، عادلى است که هرگز ظلم نمى کند. سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟ زن گفت : من بیوه هستم و سه دختر دارم، با دستم، ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم، تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تامین نمایم .
هنوز سخن زن تمام نشده بود، در خانه داوود (ع) را زدند، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود (ع) آمدند و هر کدام صد دینار (جمعا هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: این پولها را به مستحقش بدهید. حضرت داوود (ع) از آن ها پرسید: علت این که شما دست جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟
عرض کردند : ما سوار کشتى بودیم، طوفانى برخاست، کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم، ناگهان پرنده اى را دیدیم، پارچه بسته ای سوى ما انداخت، آن را گشودیم، در آن شال بافته دیدیم، به وسیله آن، مورد آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم. ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار بپردازیم و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ما است به حضور شما آورده ایم تا هر که را بخواهى، به او صدقه بدهى.
حضرت داوود (ع) به زن فرمود: پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى؟ سپس هزار دینار را به آن زن داد و فرمود: این پول را در تامین معاش کودکانت مصرف کن، خداوند به حال و روزگار تو، آگاهتر از دیگران است.

و اوست آن كس كه براى شما گوش و چشم و دل پديد آورد. چه اندك سپاسگزاريد. « سوره مؤمنون – آیه 78»

نامسلمان…

نوشته شده توسط آی دریمز در 17 سپتامبر 2013

Bloody-knife

جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت : بین شما کسی هست که مسلمان باشد !!؟ همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد ! بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت : آری من مسلمانم جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا !
پیرمرد بدنبال جوان راه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند، جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که می خواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک او احتیاج دارد ! پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را نیز برای کمک با خود بیاورد ! جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید : آیا مسلمان دیگری هم در بین شما هست ؟! افراد حاضر در مسجد با دیدن چاقوی خونی، وحشت زده همه نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند !! پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت : ای نامسلمانان ! چرا به من نگاه می کنید !! به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمی شود !!

دانشجوی کنجکاو

نوشته شده توسط آی دریمز در 8 سپتامبر 2013

teacher

روزی یک استاد دانشگاه تصمیم گرفت تا میزان ایمان دانشجویان اش را بسنجد. او پرسید: آیا خداوند، هرچیزی را که وجود دارد، آفریده است؟
دانشجویی شجاعانه پاسخ داد: بله
استاد پرسید: هرچیزی را ؟
پاسخ دانشجو این بود: بله، هرچیزی را.
استاد گفت: در این حالت، خداوند شر را آفریده است. درست است ؟ زیرا شر وجود دارد.
برای این سوال، دانشجو پاسخی نداشت و ساکت ماند.
ناگهان، دانشجوی دیگری دستش را بلند کرد و گفت:
استاد ممکن است از شما یک سوال بپرسم؟
استاد پاسخ داد: البته

ادامه مطلب …

کتاب Getting Started With Raspberry Pi

نوشته شده توسط آی دریمز در 2 سپتامبر 2013

800px-RaspberryPi

رسپبری پای (به انگلیسی: Raspberry Pi)‏ رایانه‌ای کوچک (در اندازه یک کارت اعتباری) است که بنیاد رسپبری پای آن را ساخته است تا آموزش علوم رایانه را در مدرسه‌ها تشویق کند. دو مدل از این رایانه ساخته شده که قیمت‌شان ۲۵ و ۳۵ دلار امریکا (به علاوهٔ مالیات محلی) است.

سرعت پردازنده اصلی این مینی کامپیوتر ۷۰۰ مگاهرتز است که در حالت توربو تا ۱ گیگاهرتز نیز قابل افزایش است. حافظه این رایانه در دو نسخه ۲۵۶ مگابایتی و ۵۱۲ مگابایتی عرضه شده است. این رایانه دارای دیسک سخت نیست ولی به کمک حافظه SD، خود را راه اندازی می‌کند.
این رایانه قادر است با سیستم عاملهای مختلفی راه اندازی شود. سیستم عامل اولیه‌ای که با آن عرضه شد لینوکس نسخه دبیان بود ولی نسخه‌هایی از اندروید نیز برای آن تهیه شده است.
این رایانه با کمک یک کابل میکرو یواس پی تغذیه می‌شود.

ادامه مطلب …