همان طور که قبلاً در سایت نوشته بودم، برنامه Xamarin کمک می کند تا با زبان سی شارپ بتوانید برای اندروید و آی او اس برنامه نویسی کنید. به درخواست یکی از دوستان نسخه جدید این برنامه را در سایت قرار دادم. امید است مورد استفاده قرار گیرد. این نسخه شامل 1.3.25 Xamarin iOS نیز می شود.
لینک دانلود فایل ها و توضیحات اضافی درون فایل زیر قرار گرفته است. با دقت مطالعه نمایید.
Anomaly 2 عنوان جدیدترین بازی شرکت 11bit studios است که در ادامۀ سری بازی Anomaly Korea و به همان سبک استراتژیک و دفاع از قلعه تولید شده است. همانند نسخه پیشین که در قبلاً در سایت منتشر شده بود این نسخه نیز از گرافیک بسیار بالایی برخوردار است. داستان بازی در سال 2018 اتفاق می افتد که نیروهای بیگانه زمین را فرا گرفته اند و شما باید با نیروهایی که در اختیار دارید به مبارزه با آنها بپردازید. این بازی خارق العاده را از دست ندهید.
بعد از آماده سازی وسایل مورد نیاز برای راه اندازی رسپبری پای که در قسمت دوم از آموزش به آن پرداختیم، حال نوبت به سیستم عامل می رسد. یکی از برتری های رسپبری پای نسبت به رقبایش همین سیستم عامل دار بودن آن است. به دلیل عمومیت و استفاده گستردۀ از این بُرد توسط کاربران، اکثر توزیع های لینوکس که به نوعی سبک به شمار می آیند، برای رسپبری پای عرضه شده است. به دلیل ARM بودن معماری پردازنده رسپبری پای، امکان نصب سیستم عامل ویندوز یا … بر روی آن وجود ندارد. اگر هم بتوان این سیستم عامل ها را نصب کرد بدون شک بسیار کند خواهند بود. سیستم عامل های عرضه شده و رسمی که از سوی بنیاد رسپبری، عبارتند از :
بهترین سیستم عامل توصیه شده از سوی بنیاد رسپبری، همان مورد اول یعنی Raspbian است که برپایه توزیع دبیان است. توصیه اکید می کنم که حتماً از همین توزیع استفاده کنید چون بیشتر آموزش هایی که در مورد رسپبری پای در اینترنت وجود دارد بر اساس سیستم عامل Raspbian است. البته سیستم عامل های دیگری مانند اندروید و… نیز قابل نصب بر روی رسپبری هستند. برای آشنایی با سیستم عامل های مختلف رسپبری پای به اینجا مراجعه کنید.
بنیاد رسپبری چند ماهی است دست به اقدام جالبی زده، آن هم اینکه، پکیجی از کل سیستم عامل هایی که در بالا لیست آن را مشاهده می کنید را درون یک فایل قرار داده که پس از انتقال آن به کارت حافظه و راه اندازی رسپبری پای، منویی مطابق شکل زیر ظاهر شده که به شما این امکان را می دهد تا هر سیستم عامل را که خواستید نصب کنید یا حتی چندین سیستم عامل را در کنار هم نصب کنید. نام این پکیج NOOBS یا New Out Of Box Software است.
در گام اول NOOBS را از اینجا دریافت کنید. این پکیج در 2 نسخه offline and network install و network install only عرضه شده است نسخه اول در هنگام نصب به اتصال اینترنت نیازی ندارد و نسخه دوم نیاز به اتصال به اینترنت دارد که بهتر است با توجه به کند بودن اینترنت کشورمان کار را یکسره کنید و پکیج اصلی یعنی نسخه offline and network install را دریافت کنید.
پس از دریافت، محتویات فایل zip را درون کارت حافظه خود کپی کنید. توصیه می کنم از یک کارت حافظه 8 گیگ یا بالاتر، و با کلاس 10 استفاده کنید. فقط این نکته را به خاطر داشته باشید که قبل از کپی کردن فایل ها، کارت حافظه را با استفاده از برنامه SD Formatter فرمت کنید برای این کار ابتدا برنامه را از اینجا دانلود کرده، پس از نصب برنامه، بر روی قسمت Option کلیک کرده و Format Size Adjustment را بر روی ON قرار داده و سپس کارت حافظه را فرمت کنید. حال با خیال راحت محتوای دانلود شده و اکسترکت شده را روی کارت حافظه کپی کنید.
پس از وصل کردن کارت حافظه به رسپبری پای و روشن کردن آن، منویی مطابق تصویر بالا ظاهر می شود که با انتخاب سیستم عامل (های) مورد نظر خود، اجازه دهید تا مراحل نصب طی شود. پس از نصب می توانید وارد سیستم عامل شوید.
فایل راهنمای راه اندازی اولیه رسپبری پای به زیان انگلیسی
روش های دیگری هم برای نصب سیستم عامل بر روی رسپبری پای وجود دارد که خارج از حوصله این آموزش است و عنوان نشده است. لذا آموزشی که در این قسمت ارائه شده بهترین و راحت ترین روش برای نصب سیستم عامل است. برای آشنایی با نصب هر سیستم عامل بصورت مجزا، به صفحه دانلود بنیاد رسپبری پای مراجعه کنید.
در آموزش بعدی به نحوه شروع کار و معرفی قسمت های مختلف سیستم عامل Raspbian خواهیم پرداخت.
پس از رسيدن يک تماس تلفنی برای يک عمل جراحی اورژانسی، پزشک با عجله راهی بيمارستان شد. او پس از اينکه جواب تلفن را داد، بلافاصله لباسهايش را عوض کرد و مستقيم وارد بخش جراحی شد.
او پدر پسر را ديد که در راهرو می رفت و می آمد و منتظر دکتر بود. به محض ديدن دکتر، پدر داد زد: چرا اينقدر طول کشيد تا بيايی؟ مگر نميدانی زندگی پسر من در خطر است؟ مگر تو احساس مسئوليت نداری؟
پزشک لبخندی زد و گفت: متأسفم، من در بیمارستان نبودم و پس از دريافت تماس تلفنی، هرچه سريعتر خودم را رساندم، اميدوارم شما آرام باشيد تا من بتوانم کارم را انجام دهم…
پدر با عصبانيت گفت: آرام باشم؟ اگر پسر خودت همين حالا توی همين اتاق بود آيا تو ميتوانستی آرام بگيری؟ اگر پسر خودت همين حالا ميمرد چکار ميکردی؟
پزشک دوباره لبخندی زد و پاسخ داد: من جوابی را که در کتاب مقدس انجيل گفته شده مي گويم: از خاک آمده ايم و به خاک باز می گرديم … شفا دهنده يکی از اسمهای خداوند است … پزشک نمي تواند عمر را افزايش دهد … برو و برای پسرت از خدا شفا بخواه … ما بهترين کارمان را انجام می دهيم به لطف و منت خدا …
پدر زمزمه کرد: نصيحت کردن ديگران وقتی خودمان در شرايط آنان نيستيم آسان است
عمل جراحی چند ساعت طول کشيد و بعد پزشک از اتاق عمل با خوشحالی بيرون آمد… خدا را شکر! پسر شما نجات پیدا کرد و بدون اينکه منتظر جواب پدر شود، با عجله و در حاليکه بيمارستان را ترک می کرد گفت : اگر شما سؤالی داريد، از پرستار بپرسيد…
پدر با ديدن پرستاری که چند لحظه پس از ترک پزشک ديد گفت: چرا او اينقدر متکبر است؟ نمی توانست چند دقيقه صبر کند تا من در مورد وضعيت پسرم ازش سؤال کنم؟
پرستار درحاليکه اشک از چشمانش جاری بود پاسخ داد : پسرش ديروز در يک حادثۀ رانندگی مرد … وقتی ما با او برای عمل جراحی پسر تو تماس گرفتيم، او در مراسم تدفين بود و اکنون که او جان پسر تو را نجات داد با عجله اينجا را ترک کرد تا مراسم خاکسپاری پسرش را به اتمام برساند.
روزی حضرت سلیمان (ع) در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد. سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید. در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود، مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.
سلیمان مدتی شگفت زده فکر می کرد، ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود، آن مورچه از دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت.
سلیمان (ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید. مورچه گفت : «ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می کند. خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند از آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می کنم. خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد. این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس به دهان همان قورباغه که در انتظار من است، وارد می شوم. او در میان آب شنا کرده مرا به بیرون آب دریا می آورد و دهانش را باز می کند و من از دهان او خارج می شوم.»
سلیمان به مورچه گفت : «وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری آیا سخنی از او شنیده ای؟ »
مورچه گفت آری، او می گوید: ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمیکنی، رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن.
از همه جای وب
